تاریخ انتشار :جمعه ۶ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۲۸
کد مطلب : ۲۰۷۳
تعداد نظر۲
جالب است ۲
چرا مردم دو کشور نیازمند گفتگو با هم‌اند؟

فاجعه شاه‌چراغ و جهان ایرانی و افغانستانی

فاجعه شاه‌چراغ و جهان ایرانی و افغانستانی
خبرگزاری صدای افغانستان؛
پیامد برخی اعتراضات در جمهوری اسلامی ایران و وقوع برخی فجایع نظیر حمله تروریستی به حرم شاه‌چراغ در شهر شیراز، بسیاری از صاحبنظران جامعه افغانستانی که تجربه زندگی در ایران را داشته و یا دارند، اظهار نظرهایی کردند. برخی این فجایع را با حملات تروریستی در سرزمین خود مقابسه کردند. نظیر حملاتی که در مساجدی در قندوز و قندهار و یا آموزشگاه کاج در کابل و غیره رخ داد. برخی با معترضان امروز حاضر در خیابان‌ها همدلی کردند. برخی هشدار دادند که مردم مراقب فرصت‌طلبان باشند. برخی یک طرف، برخی طرف دیگر و برخی همه را محکوم کردند و...باری چکیده سخنان اغلب آن‌ها اما این بود که مردم ایران ضمن حفاظت از آنچه می‌خواهند، مراقب بازی‌ها و دخالت‌های خارجی در چنین مواقعی باشند.
خبرنگاران خبرگزاری صدای افغانستان بسیاری از توییت‌ها، کپشن‌های اینستاگرام و یادداشت‌های فیسبوکی و دیگر واکنش‌های وطنداران را در این خصوص رصد کرده و پس از این برخی از این نوشته‌ها را برای مخاطبان خود نشر خواهند کرد. برای شروع این یادداشت از یک نویسنده افغانستانی را در اینباره می‌خوانیم. نظرات منتشره در این یادداشت‌ها لزوما بیانگر دیدگاه خبرگزاری صدای افغانستان و وب‌سایت پنجشیرنیوز نیست.

□□

باور کنید در ۱۵ سالی که من روزنامه‌نگار و فعال سیاسی بوده‌ام، تنها در یک سال اخیر است که شب‌ها آرام می‌خوابم و روزها بدون ترس پیاده‌گردی می‌کنم. در افغانستان که بودم، همیشه احساس ترس و ناامنی می‌کردم. شب‌ها همیشه یک کلاشینکوف کنار بسترم بود تا اگر دزدی یا تروریستی وارد خانه شود، با آن از خود دفاع کنم. روزها هم که وقتی از خانه بیرون می‌شدم، امید زنده‌برگشتن به خانه را نداشتم، زیرا ممکن بود هر لحظه تروریستی خود را در خیابانی یا همآیشی منفجر کند و یکی از قربانیانش من باشم.

باری یکی از فلاسفه گفته بود که یک احساس می‌تواند جهان آدمی را عوض کند. احساس ترس نیز چنین است. من از روزی که به ایران آمده‌ام متوجه شده‌ام که جهان ما افغانستانی‌ها
با ایرانی‌ها چه قدر متفاوت است: جهان ما، جهان انسان‌های ترس‌خورده‌ای است که با هر گامی که می‌بردارد، احساس می‌کند روی زمین ماین‌گذاری‌شده قدم گذاشته است و امیدی آن را ندارد که دوباره صحت و سلامت به خانه برگردد. در خواب کابوس می‌بینیم و در بیداری وحشت و دهشت. اما جهان ایرانیان، جهان انسان دارای امنیت است. انسانی که تقریبا نیم قرن می‌شود که در داخل نجنگیده و نه جنگ را دیده است. آخرین جنگ‌شان نیز که جنگ ایران و عراق باشد، نیم‌قرن قبل و با دشمن خارجی بوده است. راحت می‌خوابند، با خاطر جمع به مدرسه و دانشگاه می‌روند و در هنگام گشت و گذار در پارک‌ها و خیابان‌ها هرگز احساس خطر نمی‌کنند.

این دو احساس، دو نوع نگرش متفاوت را در میان افغانستانی‌ها و ایرانی‌ها ایجاد کرده است. افغانستانی‌ها بیش‌تر به "بقا" می‌اندیشند و ایرانی‌ها به "ابراز حضور و وجود".

ما افغانستانی‌ها از بس در معرض خطر بوده‌ایم، وقتی با رویدادی مواجه می‌شویم در نخست ابعاد امنیتی آن را سبک و سنگین می‌کنیم و از خود می‌پرسیم؛ آیا خطری را متوجه ما می‌سازد یا خیر؟ اما ایرانی‌ها به ارزش‌های دیگر بیش‌تر اهمیت می‌دهند تا مساله بقا.

پیش‌تر شنیدم که تروریستی در شیراز، شماری از مردم بی‌گناه را به گلوله بسته و شهید کرده است. این رویداد، فورا ذهنم را متوجه مساله امنیت ایران ساخت و به این پرسش‌ اندیشیدم که این جنایت‌کاران چه کسانی بودند؟ از کجا دستور می‌گیرند؟ برنامه‌های بعدی‌شان برای ایران چیست؟ آیا دشمنانی، قصد ناامن‌سازی ایران را دارند؟ این دشمنان کی‌هایند و چگونه باید توطئه‌ی آن‌ها را خنثا کرد؟

سپس با خود گفتم که اگر چه ما و ایرانیان در دو جهان متفاوت زندگی می‌کنیم و ارزش‌های متفاوتی را دنبال می‌نماییم، اما می‌توانیم با همدیگر گفتگو کنیم و از یکدیگر بیاموزیم. گفتگو میان ایرانی و افغانستانی، یعنی گفتگو میان آن‌هایی که به بقا می‌اندیشند با کسانی که برای دیده شدن، به رسمیت شناخته شدن و ابراز حضور و وجود ارزش قایلند.

در دنیای آشوب‌زده کنونی، ایرانیان به همان اندازه‌ای که به ارزش‌های ریشه‌دار در ابراز وجود - ارزش‌های مانندی دموکراسی، مشارکت سیاسی، حق انتخاب، فردیت و - نیازمندند، به همان مقدار به اندیشیدن به بقا نیز ضرورت دارند. زیرا دشمنانی خطرناک در کمین‌اند تا ایران را ویران کنند. به وجودآمدن تعادل میان ارزش بقا و ارزش ابراز وجود در میان ایرانیان می‌تواند باعث خنثاسازی توطئه‌های علیه آن‌ها گردد. آن‌چه که می‌تواند این تعادل را برقرار سازد، مروری به تجربه افغانستان، عراق، سوریه و یمن است.

شهید ثاقب https://panjshirnews.com/vdcd.50x2yt0zsa26y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

نوشته ی بسیار خوبی بود. احسنت. به عنوان یک ایرانی باید بگم در حال حاضر برای ما آزادی و کرامت و دموکراسی بسیار مهم تر از امنیت است و کس یا کسانی حق ندارند به بهانه ی وضعیت امنیتی صدای مردم را خفه کنند.حادثه ی تروریستی شاهچراغ بسیار مشکوک است. آخرین بار که چنین حادثه ای در ایران رخ داده 28 سال قبل و در حرم امام رضا رخ داد که مشخص شد کار عوامل امنیتی و یک بازی کثیف سیاسی بود. امیدوارم این بار اینگونه نباشد.
خود ابوبکر بغدادی هم بگه تو قبول نمیکنی سید. باید مثل افغانستانیا صب که پا میشی مهمترین نگرانیت زنده بودنت باشه تا بعد بفهمی بعضیا چش بسته دارن چکار میکنن و ابزار دست کیا شدن