در آن روزها پیامد این مواضع رهبر طالبان، "محمدخالد حنفی" سرپرست "وزارت امربالمعروف و نهی عنالمنکر" امارت با شوق و هیاهو اعلام کرد؛ افرادی که زنان را وادار به نکاح اجباری و یا برای پایان منازعه مجبور به نکاح میکنند و یا مهریه و میراث زنان را نمیپردازند، محاکمه خواهند شد.
حنفی تاکید کرده بود؛ این تصمیم در پی توصیه رهبر حکومت، عملی خواهد شد و مسوولان ولایتی وزارت امر به معروف و نهی از منکر نیز بلید با افراد متخلف برخورد کنند. انتشار این سخنان در آغاز اندکی خوشبینی ایجاد کرد اما در هفتهها و ماههای بعد تا امروز، هر دم اخبار شکنجه، تجاوز، اختطاف و حملات و آزار بیپیشینهی بانوان به بهانههای واهی از جمله حجاب توسط ایادی امارت در شهرها و تا اقصی نقاط کشور، جهان را شوکه کرده است.
باری این همه را شرح دادم تا یقین کنید این صدا شاید صدای خود این رهبر نامریی نباشد، اما بیانات و فرمایشات هم ایشان است که در گذشته بارها مطرح شدهاند. در این صوت منتشر شدهی اخیر، گویا وی در جمع ملاهای وابسته به خود سخنرانی میکند و از آنها میخواهد که برای حاکمیت طالبان تبلیغ کنند.
ملاهبتالله میگوید که هیچ نظامی در افغانستان به اندازه امارت اسلامی حقوق زنان را رعایت نکرده است! رهبر طالبان فرمان شش مادهای خود را که درباره زنان صادر کرده است، یک دستاورد مینامد و به مفاد آن اشاره میکند که عدم ازدواجهای اجباری و دادن مهریه و ارثیه به زنان را دربر میگیرد. او در بخش دیگر سخنان خود از هوادارانش میخواهد که به مشکلات و کاستیهای امارت اسلامی به صورت آشکار و علنی اعتراض نکنند و تاکید میکند چنانچه بزرگان طالبان نقص و عیبی دارند باید مخفیانه و پنهانی به آنان گفته شود تا امارت از هم نپاشد.
سخنان رهبر طالبان، چند دقیقه است اما به اندازه یک کتاب حرف دارد. مثلاً ملاهبتالله بدیهیاتی چون دستور پرداخت مهریه و ارثیه را به زنان، دستاورد امارت اسلامی میداند. این سخن او یادآور این شعر شاعر است که:
از کرامات شیخ ما این است
شیره را خورد و گفت شیرین است...
نکته دیگر این که ملاهبتالله با منع اعضای طالبان از اعتراض و انتقاد از سران طالبان و امارت این گروه، نشان میدهد که نه از تاریخ صدر اسلام شناخت دارد و نه با مفاهیم دولتداری نوین آشناست.
دهها و بلکه صدها واقعه تاریخی از زمان پیامبر اسلام و خلفای راشدین وجود دارد که مسلمانان آشکارا بدون این که احساس ترس کنند، هم از رهبران مسلمان و هم از نحوه حاکمیت آنان انتقاد کردهاند. بنابراین، دستور رهبر طالبان به اعضای این گروه مبنی بر عدم انتقاد از سران طالبان و حاکمیت این گروه، به طور واضح خلاف سیرهی بزرگان صدر اسلام است.
اگر سخنان رهبر طالبان را از جنبه دولتداری نوین نیز نگاه کنیم، دیکتاتوری و استبداد مطلقی در آن موج میزند که حتی انتقاد و اعتراض اعضای خودِ طالبان را به سران و حاکمان و حاکمیت این گروه برنمیتابد، چه رسد به اعتراض مخالفان طالبان.
رهبر طالبان با این سخنان خود، دولتخانه را با مکتبخانه اشتباه گرفته است. او تصور کرده است که دولتداری مانند حجره ملاها و طلبهها است که اگر ملایی از ملایی انتقاد کند، اختلاف به وجود میآید و نظم بههم میخورد و سرانجام جمع ملاها فرومیپاشد.
این در حالی است که یکی از ابتداییترین اصول دولتداری، آزادی بیان و اعتراض به عملکرد اعضای دولت و حتی انتقاد از ساختار حاکمیت است.
ملاهبتالله با این سخنان خود، خیال همه را جمع کرد که در حاکمیت طالبان جای هیچگونه اعتراض به عملکرد اعضای این گروه و انتقاد از حاکمیت و شیوهی رفتار آنان وجود ندارد. https://panjshirnews.com/vdcd.j0s2yt0k9a26y.html
panjshirnews.com/vdcd.j0s2yt0k9a26y.html