تاریخ انتشار :شنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۳۸
کد مطلب : ۳۶۲۱
تعداد نظر۱
جالب است ۲
پس از انتقادات به‌حق و سخنرانی‌های شجاعانه و حق‌طلبانه؛

طالبان مولوی عبدالشکور را به زندان انداخت. بیم جان او می‌رود

طالبان مولوی عبدالشکور را به زندان انداخت. بیم جان او می‌رود
ویدیویی از سخنان مولوی عبدالشکور خطیب مسجد "عرض بیگی" شهر قندوز  را شام گذشته منتشر کردیم. اگرچه این ویدیو مربوط چندهفته پیشتر است اما حاوی سخنان آتشینی است. سخنانی که شاید طی دو و نیم سال گذشته کمتر تا به این درجه از صراحت از یک مولوی و عالم دین شنیده بودیم.
گفته شده ط‌البان نسبت سخنرانی‌های او در این مسجد، هشدار داده و بارها وی را تهدید به ترور کرده بودند. عاقبت نیز او توسط امارت، از امامت جماعت این مسجد برکنار شد. اما حالا خبر دستگیری او می‌رسد. مولوی عبدالشکور طی سخنانش در همین کلیپ چند دقیقه‌ای، هشدار می‌دهد که از مرگ و از هیچ قدرتی نمی‌ترسد.

بی‌گمان طالب به قصد کشتن و شهید کردن این عالم شجاع دین او را زندانی کرده است. ما به نوبه‌ی خود ضمن تبدیل گفتار مولوی صاحب به متن و ویرایش و ترجمه‌‌ی معیاری این متن به زبان انگلیسی، آن را در اختیار شما مخاطبان عزیز می‌گذاریم تا در هرکجای جهان هستید، این متن را به همراه خبر دستگیری وی و هشدار درباره احتمال به قتل رساندن وی توسط قاتلین طالب در زندان، به هر شکلی که قادرید نشر کنید و به دست هر آنکه تصور می‌کنید می‌تواند منشاء اثر باشد برسانید.

■■

فرازی از سخنان مولوی "عبدالشکور " خطیب مسجد "عرض بیگی" در شهر قندوز که امروز توسط امارت بندی شده و ممکن است طالبان در زندان او را شهید کنند؛

قصه های قرآنی همیشه به ما می‌آموزد...شما ببینید این یک ظلم تاریخی است.از این نظر ظلم تاریخی بود که گروهی از مردم. که در کوه‌های سلیمان در هندوستان آن زمان بودند. که اکنون این منطقه جزو کشور پاکستان است. اینها به‌نام افغان یا به نام پشتون یا به نام پتان در آنجا
زندگی می‌کردند. تعدادشان کم بود. اما نام این قبیله بر بالای یک منطقه جغرافیایی بزرگ تحمیل شد.

استعمارگران وقتی دیدند که قطعا آن‌ها بی‌رحم‌ترند، این مردم اندک را بر یک جغرافیای بزرگ حاکم کردند. از همان دوره تا امروز حتی، آنها به این خطه بر این سرزمین حکومت می‌کنند. این جملات از روی تعصب گفته نمی‌شود. اینجا هدف تعصب نیست، شما یکبار تاریخ را مطالعه کنید و بعد تعصب را از نگاه اسلام مطالعه کنید.

در کتاب حدیث "سنن ابی‌الداوود" تعصب چنین تعریف شده است؛ اگر قوم خود را در انجام ظلم حمایت بکنید به این تعصب گفته می‌شود. اگر ظالم را محکوم کنید این تعصب نیست. ظالم در هر لباسی که باشد، از هر قومی که باشد، از هر جغرافیایی که باشد. نام ملا و روحانی داشته باشد. نام عالم و دانشمند اگر داشته باشد. اگر عمامه بزرگ بر سر داشته باشد. اگر ریش بزرگ داشته باشد، ظالم ظالم است. اگر کسی به ظالم کمک می‌کند، او در مقابل ظلم ایستادگی نمی‌کند،  به اندازه‌ی توانی که دارد با ظلم مبارزه نمی‌کند. الله و پیامبرش از چنین کسی بیزار می‌شوند. همانطور که در حدیث شریف آمده است.

ظلم‌های علنی که در بازارهای ما دیده می‌شود, اینها همه ریشه‌ی استعماری دارد. در اسلام عزیز هیچ جایگاهی ندارند. در اسلام عزیز چیزی به نام مالیات جایگاهی ندارد. در کتاب فقه حنفی چنین چیزی نداریم. آن هم مالیاتی که از حلقوم فقرا بیرون کشیده شود و به زور گرفته شود.

دزدی که یک جفت دمپایی را از مسجد می‌دزدد ما به او دزد می‌گوییم. دزدی که شبانه به خانه مردم وارد می‌شود، ما به او دزد می‌گوییم. با افتخار گاه‌گاهی این مجرمان را دستگیر می‌کنیم. که موبایل را دزدیده است. این مجرم باید به جزای جرم‌اش برسد، اما آن مجرمی که با لباس دولت، با اسلحه دولت، جلوی چشم مردم از یک مسلمان پول‌اش را به زور می‌گیرد، چند برابر نظام قدیم هم می‌گیرد، این را دزدی نمی‌گوییم، آیا این دزدی گفته نمی‌شود؟

این خودش ظلم آشکار است. ظلم تاریخی‌ست. اما آغاز این ظلم از همان دوره‌ی استعمارهای قدیم شروع شده است، که تا امروز هم نمی‌توانند مردم خود را از این ظلم خلاص کنند.

انسان آزاد آزادانه زندگی می‌کند. رفاه و امنیت به این معنا نیست که ما صدای انفجارها و شلیک گلوله‌ها را در افغانستان خاموش کردیم. عامل این صداها خود ما بودیم. حالا هم خود ما این تق و توق‌ها، این انفجارها را متوقف کرده‌ایم. لاکن مردم آرامش فکری ندارند. اگر
بیچاره‌ای اندکی صدای خود را بلند کند، بگوید که این ظلم است! مُهرها آماده است؛ مهر مقاومت، مهر داعش. فوری این مهر را بر روی او می‌زنند و می‌گویند او عضو مقاومت یا عضو داعش است و حالا که عضو مقاومت یا عضو داعش است، تا می‌توانید او را کتک بزنید، در حدی که آلات تناسلی‌اش هم از بین برود.

اگر این بیچاره یک جرم کوچک را انجام داده است، چندین جرم بزرگ دیگر را هم به گردن او بینداز. با کتک زدن او را وادار کن تا بپذیرد که این جرم‌ها را مرتکب شده است. آنقدر او را بزن تا همه چیز را بپذیرد. بعد دوربین فیلمبرداری را روبروی او بگذار و بگو؛ یا آنچه را که من می‌خواهم اعتراف کن یا آنقدر تو را می‌زنیم که بمیری. آن بیچاره هم برای آن که جان خود را نجات بدهد، بزرگترین جرم‌ها را جلوی دوربین می‌پذیرد. این صحنه‌ها را نه‌تنها خودم به چشم دیده‌ام، بلکه افراد موثقی به طور متواتر آن‌ها را برای من نقل کرده‌اند.

اگر به خدا قسم بخورم که من از مرگ و از هیچ قدرتی در دنیا نمی‌ترسم، دروغ نگفته‌ام. آشکار و شفاف حرفم را می‌زنم و در مقابل ظالم، هرکسی که باشد ایستادگی می‌کنم. من نمی‌توانم فردای قیامت در محضر الله بایستم در حالی که ظالم هم آنجا ایستاده است و خداوند به من بگوید؛ ای عبد‌الشکور بدبخت! تو چرا صدای خود را بلند نکردی؟

فرازی از سخنان مولوی "عبدالشکور " خطیب مسجد "عرض بیگی" در شهر قندوز

 
■■■

A short speech of 
MAULAVI ABDUL-SHAKUR
The preacher of "Aarad Begi" Mosque
in Kunduz city


The stories of the holy Qurans always teach us...you see; this is a historical oppression. In this sense, it was a historical oppression that a group of people who were living in the Solomon mountains in the borders of India at that time and now a part of Pakistan. They lived there under the name of Afghan or Pashtun or Patan. Although they were few of them but the name of this tribe was imposed on a large geographical area.

When the colonists saw that they were certainly more ruthless, they made this small number of people rule over a large geography. From that period till today, they rule this land. These sentences are not said out of prejudice. This is not the goal of bigotry, you should study history once and then study the definition of bigotry from
the perspective of Islam.

In a narration in the book "Sunan Abi Al Dawood" prejudice is defined: “If you support your people in committing oppression”. This is called bigotry. If you condemn the oppressor, this is not bigotry. The oppressor is in any dress, from any ethnicity, from any geography, either under the title of Mullah and clergy, if he is a scientist or If he wears a big turban as a sign of the religion expert with a big beard, the tyrant is a tyrant. If someone helps the oppressor, he does not stand up against the oppression, he does not fight the oppression as much as he can. Allah and His Prophet hate such a person as stated in our religious narrations. The public atrocities seen

in our markets are all rooted in colonization. They have no place in our beloved Islam. There is no such thing as tax in Islam. There is no such thing as Tax specifically in the jurisprudence book of the Hanafi religion. They use force to pull out what they call Tax of the mouth of the poor.

When a person steals a pair of slippers from a mosque, we call him a thief. One who enters people's house at night, we call him a thief. We proudly arrest these criminals from time to time. Like one who stole a mobile phone. This criminal should be punished for his crime, but the criminal who takes money from a Muslim in front of the eyes of people with the government uniform, with the government weapon, takes many times more than the old system, we don't call this thief, isn't this a theft?

This is the clear injustice; it is historical oppression. But the beginning of this oppression started from the same period of old colonization, which until today we cannot free our people from this oppression.

A free man lives freely, prosperity and security do not mean that we silence the sound of explosions and gunshots in Afghanistan. We were the cause of the unrest. Now we have stopped, but people do not have peace of mind. If a poor person raises his voice a little against oppression, the accusations are ready; They accuse him of being part of the resistance or even ISIS. And now that he is a member of the resistance or a member of ISIS, they start beating him as much as they can, to the extent that the accused genitals are destroyed.

If this poor man has committed a small crime, charge him with several other great crimes. Make him admit that he has committed these crimes by beating him. Hit him enough to accept everything. Then put the video camera in front of him and say either confess what I want or we will beat you to death. In order to save his life, that poor man accepts the biggest crimes in front of the camera. Not only have I seen these scenes myself, but reliable people have repeatedly narrated them to me. I tell you all the truth.

  I swear to God that I am not afraid of death or any other power in the world, I have not lied. I speak openly and clearly and I stand up against whoever is oppressor. I cannot stand in front of God on the day of judgment while the oppressor is also standing there and God tells me; O unfortunate Abdul-Shakur! Why didn't you raise your voice? https://panjshirnews.com/vdcd.x0s2yt09fa26y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

چه به سرش آمد؟
آخرین عناوین